نتایج جستجوی عبارت «افسانه شیرین طعنه جفا و جور ملک خوبرویى افسانهْ شیرین مشهور شعله شهره در عشق مه نو خرام ‏آموز زلف پرچین گلبرگ جمالش همچو جان آب روان پرنیان» در نوشته‌های دانشنامه مشاهیر:
در شکایت از روزگار و مذمت مردم زمان خود و گریز به مدح ظلّ السلطان(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » قصاید »
 غلاما خیز و زین برزن سمندِ  برق جولان را                                                     ز قید آخور آخر کن رها،پرنده عقبان  را خرامان خِنگ ، زرین زین ،سوسن گوش، آهن پى                                                   هیونِ  گورْساق، دیوچشم کوهْ کوهان را  همان آهن سُمِ قاقُم  دم صرصر تک  گلگون                                                   ستاره میخ مه نعل مجرد پیک یکران  را  همان رَفرَف   رو آهو دُوِ گیتى نورد من                                                 که گاه پویه...
مسمّط در مدح و ستایش مولا امیرالمؤمنین على(ع)-(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » قصاید »
حلقه بر در جانم، زد ندیم روحانى                کاى ادیب دانشمند، وى حکیم ربانى   چشم جان و دل بگشا، کز فروغ یزدانى            خنده مى‏زند گلبن، طعنه بادِ بُستانى از بدایع حکمت بر صنایع مانى منعم حقیقى را لا تَعُد بود نعمت                     ریزه خوار خوان او، آفرینش از قسمت غنچه چون مسیحا بین، درتکلّم از حکمت              وز شکوفه گلبن را، بین به پرده عصمت مریمى بود حُبْلى ، در حجاب نورانى چشم نرگس فتّان ، بى دلیل، فتّان نیست                زلف سنبل مفتول ، بى‏سبب پریشان...
شرح احوال و زندگانی سراب نیریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » سراب نیریزی »
     دانسته ‏هاى ما درباره سراب نیریزى بسیار اندک و مبتنى است بر گزارش مختصرى که داور در تذکره مرآت الفصاحه به دست داده است.      نام او سید محمد، فرزند سید عفیفا شیخ ‏الاسلام نیریز و برادر سید نعیم سحاب نیریزى بود. او «سراب» تخلّص مى ‏کرد و فقط سه بیت از اشعار او در دست است.   پسرى ،گل رخى و سیم اندام                                  ...
چند غزل تازه از ساکت نی‌ریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » ساکت نیریزی »
نی‌ریز در روزگار قاجاری، شاعران چندی را در دامان خود پرورانده است؛ سید نعیم با نام شعری «سحاب»، سید اشرف با نام شعری «شهاب»، محمد جعفر فرزند محمدباقربا تخلّص «شعله»، و میرزا ابراهیم متخلص به ساکت در شمار ستارگان ادب نی‌ریزِ عهدِ قاجارند. بیشترینهٔ شاعران نی‌ریزِ عهدِ قاجار، به گواهی  گفتارهای تذکره نویسان، دارای دیوان بوده‌اند؛ اما دریغا که امروزین روز، آن دیوان‌ها یا از بین رفته‌اند و یا به‌احتمال اندک، در موزه‌ها و کتابخانه‌های کشور، غبار فراموشی بر...
نامه‌ی اول (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
مرحوم شمس‌المعالی نی‌ریزی به یکی از اعاظم نوشته: روحی فداک(1)، هرگاه دماغ و حالتی و فراغ و التی داشته باشید افسانه‌ی مرا گوش دهید و ماجرای مرا هوش،  افسانه [ای] که کس نتواند شنیدنش صورت حال و تمثال(2) احوال بر این منوال است که در این روزها در گوشه‌ای خزیده و طمع از عالم و آدم بریده‌ام و چشم توقع از صغیر و کبیر و برنا و پیر پوشیده و حجاب استغنا(3) بر چهره‌ی تمنّا کشیده دامن از مخالطت(4)...
شرح احوال و زندگانی شهاب الدین احمد بن جلال الدین عبداللّه حسینى
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز »
در کتاب ضوءاللامع به او نسبت «حسنی» داده شده و همچنین نسبت «نی‌ریزی» او به اشتباه «تبریزی» آمده است. شهاب‌الدین در سده ۹ ه. ق. می‌زیست. او نزد پدرش و برادرش جمال الدین محمد به فراگیری علم و معرفت پرداخت. چنانکه سخاوی گفته است: وی پس از آن به تدریس و تعلیم پرداخت؛ که ازجمله شاگردانش می‌توان برده  را نام برد. شهاب‌الدین سرانجام در نی‌ریز  وفات یافت و در گورستانی که به «میر شهاب‌الدین احمد» معروف است به خاک سپرده شد. آرامگاه...
نامه‌ی چهارم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از افاضل نوشته سلام علی تلک المعاهد انّها شریعه وردی او مهبّ شمالی(1) بعد، سلام علی ابراهیم انّه اوّاه حلیم(2)، چندی است که از گلزار ابراهیم نسیم خلّتی(3) فرا نمی‌وزد و سلام مودّتی و پیام محبّتی نمی‌رسد؛ گویی کریمه‌ی: برداً و سلاماً(4)، از صفحه‌ی خاطر آن عزیز مهربان فراموش است و یا آیه‌ی: ابراهیم‌الذی وفّی(5) و اِنّ ابراهیمَ کانَ امّهً قانتا(6)، بر مصحف(7) ضمیر گرامی غیر منقوش کَأَنَّ لم یکنْ بین‌الحَجونِ إِلی الصَّفا  أَنیسٌ، وَلم یَسْمُر بمکّه سامِرُ(8) ما...
مسمط بهاریه در مدح و ستایش مولای متقیان علی (ع)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » عمان نیریزی » آثار عمان نیریزی »
 باز زنو زد بهار، خیمه به طرف دمن                                 باز زنو یافت زیب، سبزه صحن چمن ز لاله و ضیمران، ز لادن و نسترن                                      آید و آرد نسیم، شمیم مشک ختن و یا که بگسسته حور ز گیسوان تارها باز پراکند مشک، بنفشه اطراف جو                                  باز برافروخت چهر، شقایق مشکبو باز زنو بى‏نقاب، گل به چمن کرد رو                              باز نسیم صبا، مى‏ وزد از چار سو نهفته اندر به ناف، نافه تاتارها باز زنوروز جم، زمانه فیروز شد                                باز زمین، سبز بخت، ز فرّ نوروز...
قصیده در منقبت حضرت على (ع)-(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » قصاید »
خنک آن نسیم عنایتى که وزد زکوت على‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌على                                             چه خوش آنکه پرده برافکنى ز رخ نکوت على‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌على من و مهرت اى شه لوکشف،سروجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌همى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کف                                              نهراسم ار بکشند صف، سپه عدوت على على بظهور ذاتک ما بدا ببهاء وجهک مابها                              ...
دیوان شعر (اثر شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » آثار و تالیفات شمس المعالی نیریزی »
  هر چند به گفته میرزا محمد على بهار، وى در علم اصول حدود دوازده هزار بیت سروده بوده  و آقا بزرگ طهرانى نیز در الذریعه الى تصانیف الشیعه، دیوان شعرى به او نسبت داده ، امّا اکنون فقط اشعارى پراکنده از او در دست است که بیشتر در قالب قصیده و در مدح و ستایش مؤیّدالدوله طهماسب میرزا، حاکم فارس و منوچهرخان گرجى، حاکم اصفهان و ... است. در اینجا قصایدى را که در مدح طهماسب میرزا...